به توان خدا

کلیپ های تصویری
آلبوم تصاویر
...
خاطرات
خاطرات
به توان خدا

این برنامه به دغدغه نوجوانان و سوالاتی در زمینه دین برای آن ها ایجاد می‌شود را پاسخ می‌دهد و ما تلاش کردیم با تحقیقات میدانی و کتابخانه‌ای و با قرار گرفتن در بین نوجوانان به سوالات ذهنی نوجوانان پی ببریم.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجت الاسلام داستان پور» ثبت شده است



حسینی شدن یعنی  ...


آقا ابا عبدالله الحسین (علیه السّلام) یک سفارش جدّی دارند، این را باید روزی ده دفعه به 

خود یادآوری کنیم ، لحظه‌ی آخری که حضرت دارند با امام سجاد (علیه السّلام) وداع می‌کنند 

و می‌خواهند از امام سجاد (علیه السّلام) جدا شوند ، یک جمله می‌گویند در حالی که بدن

 ایشان غرق خون است . امام سجاد (علیه السّلام) را در آغوش می‌گیرند و یک جمله می‌گویند

 بترس از ظلم کردن به کسی که جز خدا دادرسی ندارد و تنها پناهگاه او خدا است. 

حسینی شدن یعنی اینکه حواس ما به این نکات باشد




حجت الاسلام داستان پور 





اخلاق ، ماندگارتر از درس


استادی داشتم که مدّتی خدمت او درس می خواندم ، یک روز 

به هنگام درس، درب اطاق باز شد. استاد بلند شد درب را بست

 و برگشت و درس را  ادامه داد.گفتیم: آقا می گفتی ما می بستیم

فرمود: خوب نیست استاد به شاگردش دستور بدهد!

خدا می داند هر چه نزدش خواندم فراموش کرده ام ، امّا این 

برخورد و حرف خوبش همچنان در ذهنم باقی مانده است.



 

 

دریافت

حجم: 3.41 مگابایت

 






گویند صاحب دلی ، وارد جمعی شد.

حاضرین همه او را شناختند و از او خواستند که پس از انجام کارهایش آنان را پندی گوید. پذیرفت.

کارهایش که تمام شد همگی نشستند و چشم‌ها به سوی او بود.

مرد صاحب دل خطاب به جماعت گفت:

ای مردم ! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! 

کسی برنخاست.

گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد!  باز کسی برنخاست.

گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید و برای رفتن نیز آماده نیستید







مرﺩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ "ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﻣﺼﺮﯼ"(از صوفیان بزرگ قرن دوم و سوم) ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺻﻮﻓﯿﺎﻥ ﺑﺪﮔﻮﺋﯽ ﮐﺮﺩ!

ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:

ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺳﺖ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺳﺖ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﺪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﮑﻪ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ.

ﻣﺮﺩ ﻧﺰﺩ ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﺎﻭَﻗَﻊ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ.

ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻝ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺑﺒﺮ ﻭ ﻣَﻈَﻨﻪﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺱ.ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺟﻮﺍﻫﺮﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺭﺍ

 ﺑﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﻣﯽﺧﺮﯾﺪﻧﺪ!!!ﻣﺮﺩ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﻧﺰﺩ ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺫﻭﺍﻟﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:

ﻋﻠﻢ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﻮﻓﯿﺎﻥ ﻭ ﻃﺮﯾﻘﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻋﻠﻢ ﺩﺳﺖﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﯾﺴﺖ.

ﻗﺪﺭ ﺯﺭ ﺯﺭﮔﺮ ﺷﻨﺎﺳﺪ   ﻗﺪﺭ ﮔﻮﻫﺮ، ﮔﻮﻫﺮﯼ

بشنوید|صوت : حجت الاسلام داستان پور 



حجم: 2.02 مگابایت


دختری۱۵ساله هستم تو مدرسه بعضیا میخوان بهشون  تقلب برسونم ومیگن آدم ثواب میکنه ولی تقلبی کار خوبی نیست و من بدم میاد اگه هم تقلب نرسونم پشت سرم حرف میزنن ودوست صمیمی هم ندارم

 
 
برای شنیدن پاسخ صوت را گوش کنید 
 
 
حجم: 5.02 مگابایت


برنامه به توان خدا    

🗓چهارشنبه ششم  بهمن ماه

🔊 صوت کامل برنامه 

👤 حجت الاسلام  داستان پور   


موضوع : ادامه بحث دوستی 


دریافت
حجم: 6.23 مگابایت